جمعه ۴ مهر ۹۳
یه ترس خیلی عجیبی برای دانشگاه دارم
کاش زودتر میرفتم با همه چی اشنا میشدم ترسم میریخت!
+
خوابگاه که شده کابوسم:دی
+
میگن رو سلف دانشگاه نمیشه حساب کرد :/
با این حساب یه 10 کیلویی کم میکنم خخخخخخ
+
اینقدر اونجا همه چی خوبه که فکر میکردن من خانواده شهیدم خخخخخ
اون متلکم که یادم نمیره
همش یادش میافتم خندم میگیره
=
از همه اینا نتیجه میگیریم
ترسم بی مورد نیست!
فقط یه شانس اوردم که یه دوست همونجایی اونجا پیدا کردم ^_^
کاش زودتر میرفتم با همه چی اشنا میشدم ترسم میریخت!
+
خوابگاه که شده کابوسم:دی
+
میگن رو سلف دانشگاه نمیشه حساب کرد :/
با این حساب یه 10 کیلویی کم میکنم خخخخخخ
+
اینقدر اونجا همه چی خوبه که فکر میکردن من خانواده شهیدم خخخخخ
اون متلکم که یادم نمیره
همش یادش میافتم خندم میگیره
=
از همه اینا نتیجه میگیریم
ترسم بی مورد نیست!
فقط یه شانس اوردم که یه دوست همونجایی اونجا پیدا کردم ^_^