چهارشنبه ۲۳ مهر ۹۳
وقتی رفتم خونه و برگشتم هندزفریمو جا گذاشت
شدم مثل معتادا
انگار یه چیزی کم دارم
سرگردونم
بعضی موقع ها موقع اشپزی اهنگ میذارم حس میکنم خلاف ازادیه
چون شاید وقتی کسی دیکه توی اشپزخونه اس از اهنگ خوشش نیاد و اذیت شه :/
خواهرم فقط منتظره زنگ بزنم خونه بپرسه برام چی خریدی
اصلا انگار نه انگار منم ادمم :|
فکر نمیکردم اشپزی اینقدر سخت باشه
یه چیزایی درست میکنم دقیقا خودمم نمیدونم جز گروه غذا قرار میگرن یا اشغال خخخخخخ
به قول یه عمویی اشپز پا برهنه ام
شدم مثل معتادا
انگار یه چیزی کم دارم
سرگردونم
بعضی موقع ها موقع اشپزی اهنگ میذارم حس میکنم خلاف ازادیه
چون شاید وقتی کسی دیکه توی اشپزخونه اس از اهنگ خوشش نیاد و اذیت شه :/
خواهرم فقط منتظره زنگ بزنم خونه بپرسه برام چی خریدی
اصلا انگار نه انگار منم ادمم :|
فکر نمیکردم اشپزی اینقدر سخت باشه
یه چیزایی درست میکنم دقیقا خودمم نمیدونم جز گروه غذا قرار میگرن یا اشغال خخخخخخ
به قول یه عمویی اشپز پا برهنه ام