خیره

امشب از اون شبایی که حوصله خوابیدنم ندارم
میتونم تا خود صبح به یه نقطه خیره شم و فقط فکر کنم
اگر چه اصلا موضوع مهمی نیست ولی نمیدونم چرا اینقدر ذهنمو مشغول کرده و حالمو دپرس
اصلا هضم نمیشه
هر لحظه یه تیکه اش یادم نیاد
هر لحظه از یه بعد تحلیلش میکنم
ابعادی پیدا میمکنم که تا حالا نبودن
حسابی پیچیده میشه ابعاد تو هم گره میخورن
میشه یه خوره

پ.ن
این مال شب دعواس :دی
۱
ft_nk
۱۳ دی ۱۲:۵۰
اینجور جاهاس که میگم:
از بهشت نادانی رانده شدم...یا درد دانایی سرگردان!

پاسخ :

اره واقعا ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان