شنبه ۲۷ دی ۹۳
لازم دیدم تا ترم تموم نشده در مورد دوتا از استادا توضیح بدم که خاطره جالبی میشن.
اول درمورد استاد دانش خانواده بنویسم که سرکلاس ایشون از همه چی صحبت شد غیر از دانش خانواده.
حتی در مواردی از دانش خانواده بحث به فرماسونری کشیده شد.
حالا خودتون عمق فاجعه رو ببینید.
بعضا بحث هایی میکردند که میگفتن بهتر بود کلاس مختلط نباشه و ما خدارو شکر میکردم که کلاس مختلط بود گرنه چی میخواست بگه.
ولی در یکی از همین جلسات با چنگ و دندون اقایون رو بیرون کردیم ببینیم استاد چی میخوان بگن.
صحبتایی که کردن در برابر صحبتاشون تو کلاس مختلط خاله بازی بود و ما کشف کردیم که صحبتای +18 رو برای پسرا اماده کرده بودن نه ما.......
ولی از بد روزگار عوض اینکه پسرا بمونن دخترا مونده بودن.خخخخخخ
همچنین این استاد گرانقدر برنامه ای در ایام محرم در رادیو داشتند .
همه دانشجویان مشتاقانه این برنامه رو دنبال میکردند که ببینن استادی که از دانش خانواده به فراماسونری میرسه از امام حسین (ع) به چی میخواد برسه :|
حکایت استاد دوم یعنی استاد تاریخ وفرهنگ و تمدن اسلامی بسی اندک است.
فقط در همین حد که برنامه ای رو که در تلویزیون داشتند پیامک باران کردیم که استاد امتحان رو اسون بگیرین.
تازه من اول سال از شیرینیای سنتیمونم براش بردم.
باشد که مورد لطفش قرار گیرم :دی
اول درمورد استاد دانش خانواده بنویسم که سرکلاس ایشون از همه چی صحبت شد غیر از دانش خانواده.
حتی در مواردی از دانش خانواده بحث به فرماسونری کشیده شد.
حالا خودتون عمق فاجعه رو ببینید.
بعضا بحث هایی میکردند که میگفتن بهتر بود کلاس مختلط نباشه و ما خدارو شکر میکردم که کلاس مختلط بود گرنه چی میخواست بگه.
ولی در یکی از همین جلسات با چنگ و دندون اقایون رو بیرون کردیم ببینیم استاد چی میخوان بگن.
صحبتایی که کردن در برابر صحبتاشون تو کلاس مختلط خاله بازی بود و ما کشف کردیم که صحبتای +18 رو برای پسرا اماده کرده بودن نه ما.......
ولی از بد روزگار عوض اینکه پسرا بمونن دخترا مونده بودن.خخخخخخ
همچنین این استاد گرانقدر برنامه ای در ایام محرم در رادیو داشتند .
همه دانشجویان مشتاقانه این برنامه رو دنبال میکردند که ببینن استادی که از دانش خانواده به فراماسونری میرسه از امام حسین (ع) به چی میخواد برسه :|
حکایت استاد دوم یعنی استاد تاریخ وفرهنگ و تمدن اسلامی بسی اندک است.
فقط در همین حد که برنامه ای رو که در تلویزیون داشتند پیامک باران کردیم که استاد امتحان رو اسون بگیرین.
تازه من اول سال از شیرینیای سنتیمونم براش بردم.
باشد که مورد لطفش قرار گیرم :دی