بارون بارون بارونه ......

توی ویو پنجره اتاقم یه مغازه هست همیشه جلوی درشو اب پاشی میکنه و منم همیشه تو خواب و بیداری فکر میکنم بارون اومده :|
جالب اینه که ساعت 7 یا 8 که میرم بیرون درش بسته اس
کی اب پاشی می کنه و چرا نمیدونم.....
خلاصه امروز از خواب بیدار شدم دیدم طبق معمول جلوی مغازه خیسه اما......
ایندفعه واقعا بارون اومده بود و همه جا خیس بود
من و هم اتاقیمم دیدم هوا خوبه زدیم بیرون
منم که بچه کویر بارون ندیده وبدون چتر.....
فکر کنم 3 4 کیلومتری زیر بارون راه رفتیم
بارونش مثل این بود که شیر دوشو باز کرده باشی تازه رعد و برقم میزد.....
اخرش مثل موش اب کشیده برگشتیم خوابگاه
فکر کنم تا حالا موش ابکشیده نشده بودم.

ولی این جنین شناسی حال ادمو میگیره :/
۲
مهندس بهشت
۱۳ بهمن ۰۷:۲۵
گاهی باید زیر بارون بدون چتر رفت
من وقتی خیلی خوشحالم یا خیلی ناراحت بدون چتر میرم زیر بارون
موش آب کشیده هم ما زیاد شدیم
دلم بارون خواست خو
ft _nk
۲۷ بهمن ۱۱:۴۴
عاشق بارونای کویرم...یهو، شدید، با رعد و برق و کوتاه!
مثل گریه های من

پاسخ :

)))):
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان