سه شنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۴
من فقط منتظر یه ادم پایه بودم که باهم از درخت های تو راهمون توت بچینیم.
فایزه اصلا نمیذاشت حرفشو بزنم.
ولی یاسی.....
اگر نگرفته بودمش سر چهار راه از درخت میرفت بالا:دی
ما دنبال توت و زمین پر از توت/زیر درختان همه سپید و کبود
شاعر:اسپریچو
در فراق توت شاعر هم شدم:/
ملت بی ملاحضه شدن به جای اینکه توت بچنین بهمون تعارف کنن میخواستن برامون چهار پایه بیارن:دی
البته چندتا توت گیرمون اومد ولی مزه دود و گرد و خاک میداد:/
امروز هم لیلی برام توت نمکی دست چین خودش اورده بود!!!
تا حالا توت نمکی نخورده بودم.
با استاد با هم خوردیم:دی
تو ازمایشگاه میکروبیلوژی:/
+
تو ازمایشگاه داشتم از دندون خودم نمونه میگرفتم که استاد منو دید گفت: نه, خوشم میاد, راه افتادین!
من:چاکریم استاد(B
البته تو دلم گفتم;)
فایزه اصلا نمیذاشت حرفشو بزنم.
ولی یاسی.....
اگر نگرفته بودمش سر چهار راه از درخت میرفت بالا:دی
ما دنبال توت و زمین پر از توت/زیر درختان همه سپید و کبود
شاعر:اسپریچو
در فراق توت شاعر هم شدم:/
ملت بی ملاحضه شدن به جای اینکه توت بچنین بهمون تعارف کنن میخواستن برامون چهار پایه بیارن:دی
البته چندتا توت گیرمون اومد ولی مزه دود و گرد و خاک میداد:/
امروز هم لیلی برام توت نمکی دست چین خودش اورده بود!!!
تا حالا توت نمکی نخورده بودم.
با استاد با هم خوردیم:دی
تو ازمایشگاه میکروبیلوژی:/
+
تو ازمایشگاه داشتم از دندون خودم نمونه میگرفتم که استاد منو دید گفت: نه, خوشم میاد, راه افتادین!
من:چاکریم استاد(B
البته تو دلم گفتم;)