صادقانه

تماشگر داستان عشقی را هستم که جایش را به چه چیز داده نمیدانم!


کلا هنگ کردم اناتومی نمیفهمم:دی
بهونه خوبیه=)
اگر حسش بود بعدا کامل مینویسمش... البته هنوز درامش کامل نشده.
+

پسر عمم امروز یه جمله نوشت نظرم در مورد طزر فکرش 180 درجه فرق کرد.اونقدرام که فکر میکردم اوضاعش بد نیست :دی
۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان