پنجشنبه ۲۸ خرداد ۹۴
اولین سحر امسال خیلی متفاوت بود.
در واقع خیلی غریبانه بود.
حال حوصله گریه هم نداشتم!
بعد از سحر خیلی سریع خوابیدم.
طول روز هم اینقدر انرژی داشتم که شک کردم روزه ام یا نه:دی
باز افطار غریبانه بود یکم...
اما فردا هم اتاقیا ترم قبل به جمعمون اضافه میشن, خوب میشم:/
هرسال این ماه رمضون ها میگذرن, امان از یکم تغییر مثبت!
سال به سال همه چی برام الکی تر میشه:|
کاملا مشخصه که معنویت درون من موج میزنه, میترسم غرق شم; خلاصه حلالم کنید:دی
در واقع خیلی غریبانه بود.
حال حوصله گریه هم نداشتم!
بعد از سحر خیلی سریع خوابیدم.
طول روز هم اینقدر انرژی داشتم که شک کردم روزه ام یا نه:دی
باز افطار غریبانه بود یکم...
اما فردا هم اتاقیا ترم قبل به جمعمون اضافه میشن, خوب میشم:/
هرسال این ماه رمضون ها میگذرن, امان از یکم تغییر مثبت!
سال به سال همه چی برام الکی تر میشه:|
کاملا مشخصه که معنویت درون من موج میزنه, میترسم غرق شم; خلاصه حلالم کنید:دی