351

اینقدر کمبود هیجان داشتم که داشتم افسرده میشدم
اصن علائم افسردگی رو میتونستید تو وبلاگ ببینید
ولی این چند روز اینقدر سوژه و هیجان و اتفاق و ماجرا زیاد شده که از شدت خنده و ترشح ادرنالین 5-6 کیلو وزن کم کردم
که البته همه رو نمیتونم بگم.این دو تارو داشته باشید:

اقا منو حتی عقد پسر خالمم راه نمیدن از بس که بزرگ تر و مهم تر از من زیاده
حالا فردا به عنوان معرف منم همراه این دو نوگل شکفته میرم
اولش دوستم گفت تو نیا خجالت میکشم و خندم میگیره
انگار من دلقکم
گفتم باشه هر جور راحتی
ولی هر چی فکر کردم دیدم نمیتونم همچین رویداد مهمی رو از دست بدم
من با اون جهان بینیم حتما برای تکمیل تجربیاتم به این ملاقات نیاز دارم:دی
حالا مسئله اینه که چی بپوشم
باید رسمی باشه دیگه
مقنعه چطوره؟:دی
+
این استاد ادبیات هم یه ادم خزی از اب در اومد که اصلا جای تاسف داره
با اون سنش
:|

+
500 صفحه خوندم ولی هیچ جمله ای که خارج از متن معنی جالبی داشته باشه پیدا نکردم
همه جمله ها کنایه امیزن
هیچکس چیزی که توی دلشه نمیگه
میخوان ولی نمیتونن
وقتی تصمیم دارن یه کاری رو انجام بدن, به جاش ناخواسته یه کار دیگه ای انجام میدن
نمیفهمن چه مرگشونه
به شخص سومی برای درک کردن, قطع روابط و حتی پیوند نیاز دارن
فکر میکنم زنگی خودمون بیشتر همین حالتیه
شاید نصف کتاب هم در مورد انا کارنینا نباشه
کلا پر ملات مینویسه:دی
۳
شاهین اشتری
۱۳ مهر ۱۳:۱۳
تشربفات مجالس خود را به ما بسپارید :))

پاسخ :

با جدیدترین اهنگ های شاهین پسند:دی
ft_nk
۱۳ مهر ۱۴:۱۵
میگم چادر مشکی هم یادت نره!!! :|

جدا از شوخی امیدوارم اتفاقی نیفته که بعدن عذاب وجدان بگیری...

پاسخ :

اونجوریام که تو فکر میکنی نیست(((:
شاهین اشتری
۱۴ مهر ۰۰:۲۶
ششششتتتتتت :))))))))))))))))))))))))))))))))))))
مامانِ هیرادم میگه شاهین پسند گویا

پاسخ :

:دییییییییییییییی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان