دوشنبه ۱۱ آبان ۹۴
از کتاب لیلی نام تمام دختران سرزمین من است:
گل ها انار شد, داغ داغ.هراناری هزارتا دانه داشت.دانه ها عاشق بودند, دانه ها توی انار جا نمی شدند.انار کوچک بود.دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.خون انار روی دست لیلی چکید.
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید.
خدا گفت راز رسیدن فقط همین بود.
کافی است انار دلت ترک بخورد.
عرفان نظراهاری
+
این استاد چشم سبز میاد یه چیز میگه ادمو هوایی میکنه بعد یادش میره:|
حالا ببینیم تا اخر ترم چقدر امداد گر میشم!
گل ها انار شد, داغ داغ.هراناری هزارتا دانه داشت.دانه ها عاشق بودند, دانه ها توی انار جا نمی شدند.انار کوچک بود.دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.خون انار روی دست لیلی چکید.
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید.
خدا گفت راز رسیدن فقط همین بود.
کافی است انار دلت ترک بخورد.
عرفان نظراهاری
+
این استاد چشم سبز میاد یه چیز میگه ادمو هوایی میکنه بعد یادش میره:|
حالا ببینیم تا اخر ترم چقدر امداد گر میشم!