يكشنبه ۲۰ دی ۹۴
به شدت در این دنیای کوچیکی که برای خودم ساختم احساس خفقان میکنم
انگار هر چی بهش اضافه میکنم کوچیک تر میشه
چجوری باید مرزهاش رو هل بدم یا اصلا دنیای بزرگتر چجوریه نمیدونم!
و همچنین احساس میکنم این چندین ساعتی که بعد از یه امتحان استراحت میکنم تا برم سراغ امتحان بعدی، همون ساعت هایی هستن که زندگیمو عوض میکنن!!!
تمام تلاشمو میکنم که اصلا این وقت ها رو با خوابیدن هدر ندم هرچند که استاد بعد از امتحان بگه برو بخواب سر امتحان کلا خواب بودی :|
+
خواستم با شر کردن ریاکارانه عمل نیکم سایرین رو نیز بدین سمت سوق بدم که دیدم زرششششک!!!!
همگان زودتر از من کارت اهدا اخذ کردن
ولی نشان داد که بعععله، اینجانب با چه ادم های نیکوکار پنهان خفنی نشست و برخاست میکنم 8)
به مادر هم گفتم نمیخواهی بر این عمل شجاعانه من ناله و شیون سر دهی؟
همی پاسخ داد برای تنها کار خوبت در سراسر این عمر بی حاصلت از برای چه گریه کنم:|
خب ما هیچ گاه از ان مدل معمول و رایج روابط مادر و دختری نداشتیم:دی
+
انچنان معتادی بودم و هستم که خودمم خبر نداشتم و الان دارم!!
سی چهل تا وبلاگ همینجا دنبال میکنم
ده دوازده تا هم تو فیدلی میخونم
پنج شیش تا هم بوک مارک دارم
و با تمام معایب و مضرات خاموش بودن و علی رغم این که خودمم خواننده خاموش دوست ندارم اغلب خاموش میخونم
اصن به نظرم خواننده باید یجور باشه که وقتی برای یه نفر کامنت میذاره طرف ذوق مرگ شهD:
البته شما به حرف های من وقعی ننهید لطفا:دی
غالبا دلم میخواد بخونم و اخرش یه لبخند بزنم
حرفم نمیاد
به اندازه کافی در مورد مسائل تو واقعیت اظهار نظر میکنم
اینجا دوست دارم بیننده باشم
اگر خطر کشک یا شلغم فرض شدن نبود یا این که فکر نمیکردن ادم گنگه تو واقعیت هم ساکت تر بودم
اگر تو این سن که ادم دنبال نام و ننگه نبودم اصلا مسئله ای نبود:دی
+
بر خلاف کتاب ها که همیشه بوی سرمست کننده ای دارن این یکی بوی حیوانات مرده و متعفن رو میده:|
بهش عطر و اسپری زدم!!!!
انگار هر چی بهش اضافه میکنم کوچیک تر میشه
چجوری باید مرزهاش رو هل بدم یا اصلا دنیای بزرگتر چجوریه نمیدونم!
و همچنین احساس میکنم این چندین ساعتی که بعد از یه امتحان استراحت میکنم تا برم سراغ امتحان بعدی، همون ساعت هایی هستن که زندگیمو عوض میکنن!!!
تمام تلاشمو میکنم که اصلا این وقت ها رو با خوابیدن هدر ندم هرچند که استاد بعد از امتحان بگه برو بخواب سر امتحان کلا خواب بودی :|
+
خواستم با شر کردن ریاکارانه عمل نیکم سایرین رو نیز بدین سمت سوق بدم که دیدم زرششششک!!!!
همگان زودتر از من کارت اهدا اخذ کردن
ولی نشان داد که بعععله، اینجانب با چه ادم های نیکوکار پنهان خفنی نشست و برخاست میکنم 8)
به مادر هم گفتم نمیخواهی بر این عمل شجاعانه من ناله و شیون سر دهی؟
همی پاسخ داد برای تنها کار خوبت در سراسر این عمر بی حاصلت از برای چه گریه کنم:|
خب ما هیچ گاه از ان مدل معمول و رایج روابط مادر و دختری نداشتیم:دی
+
انچنان معتادی بودم و هستم که خودمم خبر نداشتم و الان دارم!!
سی چهل تا وبلاگ همینجا دنبال میکنم
ده دوازده تا هم تو فیدلی میخونم
پنج شیش تا هم بوک مارک دارم
و با تمام معایب و مضرات خاموش بودن و علی رغم این که خودمم خواننده خاموش دوست ندارم اغلب خاموش میخونم
اصن به نظرم خواننده باید یجور باشه که وقتی برای یه نفر کامنت میذاره طرف ذوق مرگ شهD:
البته شما به حرف های من وقعی ننهید لطفا:دی
غالبا دلم میخواد بخونم و اخرش یه لبخند بزنم
حرفم نمیاد
به اندازه کافی در مورد مسائل تو واقعیت اظهار نظر میکنم
اینجا دوست دارم بیننده باشم
اگر خطر کشک یا شلغم فرض شدن نبود یا این که فکر نمیکردن ادم گنگه تو واقعیت هم ساکت تر بودم
اگر تو این سن که ادم دنبال نام و ننگه نبودم اصلا مسئله ای نبود:دی
+
بر خلاف کتاب ها که همیشه بوی سرمست کننده ای دارن این یکی بوی حیوانات مرده و متعفن رو میده:|
بهش عطر و اسپری زدم!!!!