محض اطلاع

من:ویدا این استاده چه مزخرفه
-متخصصه هااااا
+دروغ میگه
-فامیلمونه
+شت:|
+

 از همون موقعی که کفشمو خریدم دیگه بندش رو باز نکردم:|

+

همیشه اشتباهی کلید اتاق کناری رو برمیدارم!

+
نمیشه ادکلن رو کتاب کنن؟
یه بار اشتباهی از دهنم در رفت ولی ایده جالبیه هااا
یعنی هر کسی یه بویی رو برای خودش کتاب میکنه
مثلا من هنوز میتونم بوی ادکلن معلم علوم راهنماییم رو توی صف عابر بانک تشخیص بدم حتی بوی دبستانمون یادمه

+اصولا چیزایی که من مینوسم کامنت گذاشتن نداره، وقتی کامنت میذارین عذاب وجدان میگیرم:|
  اخه برای چی کامنت میذارین، چه فایده ای داره، همکاری کنید دیگه
۱۴
عرفـــــ ـــان
۲۱ بهمن ۰۰:۴۹
کتاب کنن ؟ چطوری ؟ o_O
صرفا برای عذاب وجدان گرفتن بود :دی

پاسخ :

حسش نبود بیشتر توضیح بدم:/

مرسی:دی
ZaHrA ...
۲۱ بهمن ۰۰:۵۴
اصن دیگه برات کامنت نمیذارم!
به شعور کامنتی من توهین کردی!!!(ایکون قهر!)
:))))))

پاسخ :

نرو نرو اگه بری جات خالیه
این یه پست جنجالیه:دی
المی ...
۲۱ بهمن ۰۰:۵۶
وای این سوتیا نابودکننده س:| یه نظر تخریب کننده میدی درباره ی طرف بعد فامیل یا حتی نزدیکتر از فامیل درمیاد:-\

منم میتونم بگم بوی معلم هام و موسسه ها و مراکز و حتی کتاب دوستام چی بوده:-D
اصلا من معیار یادآوریم بوعه یک نفره اسم یکیو که میارن بوش میاد تو بینی م بجا اینکه قیافش بیاد جلو چشمم:-\ :-D

عذاب وجدان بگیر نیگا چه همه هم برات نوشتم

پاسخ :

فامیل خیلی نزدیک نبود البته:/
 
بینیت خیلی قوی عمل میکنه:دی

بیکاری دیگه:/
نگار :)
۲۱ بهمن ۰۰:۵۹
در مورد اول من بودم آب میشدم از خجالت :دی

الان وجدان درد بگیر :دی

پاسخ :

من پررو تر از این حرفام:دی

دلت میاااد(((:
نفس نقره ای
۲۱ بهمن ۰۱:۰۰
من الان نفهمیدم وژدانت واسه چی معذب شد :|

پاسخ :

وجدانه دیگه:/
Zahra BI
۲۱ بهمن ۰۱:۰۸
ادکلن رو کتاب کرد یعنی بوها و خاطراتی که باهاشون داریم رو توصیف کنیم؟
جالب می شه ها!

پاسخ :

تقریبا
حوصله بیشتر  توضیح دادن  نداشتم
:دی
عرفـــــ ـــان
۲۱ بهمن ۰۱:۳۱
حسش نیس رو کاملا درک میکنم چون خودمم کلا حسش نیس :دی

پاسخ :

به میمنت و مبارکی:دی
شِمِلـ ــیا
۲۱ بهمن ۰۶:۳۸
ادکلن رو موافقم :)
ها ها ها

پاسخ :

هار هار هار:دی
لی لی (لیلی نامه)
۲۱ بهمن ۰۹:۰۸
عجب سوتی قابل توجهی:)))))

پاسخ :

خداییش استاد بدیه خودشم تایید کرد:/
gandom baanoo
۲۱ بهمن ۰۹:۳۷
الان داری مستقیم بهمون میگی کامنت نذاریم؟؟!!!!
خوب من کامنتم میاد!!!!!

+ یه استادی داشتیم ترم یک، من تو درسشخیلی قوی بودم، همش پای تخته بودم، دوست هم خوابگاهیم ولی هیچی بارش نبود!!! چه به من چه به اون چه به بقیه، همه رو 15 داد!!!!
بعد من ترم دوم داشتم این جریانو واسه یه جمعی تعریف میکردم و میگفتم خاک بر سرش و اینا، فهمیدم فامیل یکی از حضاره!!!!
یعنی رو به موت بودم!!!
دیگه رفتم با همون طرف طرح رفاقت ریختم و الکی تحویلش گرفتم و....
دو ترم بعدش یه درسی رو که افتاده بودم با همون استادی که منو انداخته بود گرفتم، اون دختره هم اومد. پرسید نظرت در مورد این استاده چیه؟! من سر درد دلم باز شد که این خیلی بی سواده، ترم اول یه سوال ساده ازش پرسیدن من بلد بودم این بلد نبود!! و ...
استاده اومد تو یهو روکرد به دختره گفت سلام خانوم فلانی! داداشت چطوره؟؟!!!!! :|
دوست داداشش بود :||||||

پاسخ :

اگه میاد بذار:دی

دوست داداش که فامیل محسوب  نمیشه بیشتر فحش میدادی:دی
صدرا ارجمند
۲۱ بهمن ۱۳:۳۶
تا حالا کامنت نمیذاشتم ولی الآن گذاشتم که بگم دیگه نمیذارم :)))

پاسخ :

مثل همون که طرف رو بیدار میکنه میگه اینا میخواستن بیدارت کنن من نذاشتم:دی
صدرا ارجمند
۲۳ بهمن ۱۰:۲۶
:)))) دقییقا :دی

پاسخ :

D:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان