پنجشنبه ۶ اسفند ۹۴
مصاحبه را با موفقیت گذراندیم8)
و میگویند حین مکالمه بسیار صدای هیجان زده و ضابلویی داشتم :|
کلاس های دانشگاه اندک بود این نیز اضافه شد:|
من الله توفیق
+
سرکلاس تاریخ دیر رسیدم مجبور شدم بشینم جلوی استاد، همینجور که داشتم یه سری از ترواشات ذهنیم رو توی دفتر تخلیه میکردم یهو دیدم استاد داره منو نگاه میکنه میگه:ننویس،گوش کن
من: شکلک عرق شرم و تعجب
بچه ها دو دسته میشن: سال پایینی ها :چه خر خونه
همکلاسی های خودم: حتما امروز حالش خوب نیست:|
+اینقدر اینجا ازادی بیانه که امروز رسما تگ روانپریشی زدن به اولیا الله:|
و میگویند حین مکالمه بسیار صدای هیجان زده و ضابلویی داشتم :|
کلاس های دانشگاه اندک بود این نیز اضافه شد:|
من الله توفیق
+
سرکلاس تاریخ دیر رسیدم مجبور شدم بشینم جلوی استاد، همینجور که داشتم یه سری از ترواشات ذهنیم رو توی دفتر تخلیه میکردم یهو دیدم استاد داره منو نگاه میکنه میگه:ننویس،گوش کن
من: شکلک عرق شرم و تعجب
بچه ها دو دسته میشن: سال پایینی ها :چه خر خونه
همکلاسی های خودم: حتما امروز حالش خوب نیست:|
+اینقدر اینجا ازادی بیانه که امروز رسما تگ روانپریشی زدن به اولیا الله:|