سگ درون

اخرین روز ترم است، همه‌ی امتحان‌های عملی را گذراندیم و سال دیگر دنتال اینترن محسوب میشوم با یک مهر الکی. در گرمای حیاط دانشکده نشسته‌ام و هیچ انگیزه‌ای برای تکان خوردن ندارم. اکثرا به خودم میگویم فلان قضیه موضوع جالبی برای وبلاگ میشود اما موقع نوشتن فکر میکنم حالا که چی؟ یا حرف‌هایم به نظرم خیلی تکراری می‌اید. همان ادم مزخرف بوگندو همیشگی که عالم و ادم روی اعصابش هستند و تازگی‌ها فهمیده واقعا هیچکسی را جز خودش آدم حساب نمیکند. حقیقت تلخی‌ است. با اینکه بسیار مواظب هستم این خصیصه‌ام از یک جاییم خودش را توی چشم بقیه نکند، ظاهرا اطرافیانم را بسیار ازار میدهد. همین و دیگر اینکه هوا انقدر گرم است که اخلاق سگم از همیشه سگ‌تر است. حتی این اخلاق سگ را هم تا چند وقت پیش قبول نداشتم تا این که دیدم واقعا نمیشود قبول نکرد. اوایل فکر میکردم بقیه انطور که باید من را نمیشناسند یا من هنوز ان روی خوبم را به ان‌ها نشان ندادم ولی وقتی کسی که سعی میکردم متشخص‌ترین و لیدی‌ترین ورژن خودم را نشانش بدهم بهم گفت:"اخلاقت سگیه" مجبور شدم تسلیم بشوم. البته وی خاطر نشان کرد که با اون بسیار مهربانم اما همیشه اماده شلاق زدن دیگرانم ولی فکر میکنم اگر مجبورش نمیکردم همین را هم نمیگفت.  درواقع من هیچوقت ان انسان خنده‌رو و بیخیالی که نشان میدهم نیستم و میتوانم به راحتی شما را گول بزنم و به محض اولین خطا گازتان بگیرم. خودم را هم گول زدم. وقتی در اواسط بیست وچهار سالگی این چیزها را میفهمی زندگی کمی سخت‌تر میشود. تو بقیه را دوست نداری، ان‌ها انطور که میخواهی دوستت ندارند و الخ.


۴
کازی وه
۲۷ خرداد ۰۹:۳۸
هممم... گاهی چیزایی که بقیه راجع به ما ترشح میکنن رو باور میکنیم. حالا من نمیگم اخلاقت سگی نیست. ولی وقتی تایید میکنی و جلوی بقیه ابرازش میکنی از هر فرصتی برای سرکوفت زدن بهت استفاده میکنن. به منم میگن خیلی میرینی به بقیه... من یه دوره‌ای کنترل کردم اما یه جاهایی باید برینم بهشون، هم واسه لذتش و هم واسه اینکه حقشونه اما چون طبق یک قانون نانوشته‌ و بیان نشده‌ای یه مدت یه جور دیگه رفتار کردم انگار دیگه نمیتونن قبول کنن که یه مدل دیگه هم میشه بود و من یه روی دیگه هم دارم. کلا چیزهایی که گفتم زیاد به دردت نمیخوره... اومدم همدردی کنم ریدم :)) ریدم تو اخلاق سگیت اصن!

پاسخ :

خیلی خری((((((((((:
ببین کلی مقاومت کردم سال‌هاست تاییدش نمیکنم الان مجبور شدم پیش خودم تاییدش کنم. در مورد ریدن به بقیه هم باهات هم‌نظرم هم لذت داره هم حقشونه:دی
میدونی اگه این خصلتو قبول کنم دیگه نمیگم من که این همه خوبم پس چرا بقیه اینجورین. 
Miss Avilet
۲۷ خرداد ۱۹:۱۶
بنظرم میشه تا حدودی ازین قضیه لذت برد. به خودت بگو «اخلاقم سگیه و همینه که هست» و از شناختی که حاصل شده لذت ببر و به موقع ازش استفاده کن:))
یه مدت به من میگفتن خیلی بد تیکه میندازی و غریبه و آشنا هم حالیت، از شما چه پنهون خیلیم حال میکردم با این ویژگی:)) حتی انقد درم نهادینه شده این تعریف(؟!) که الانم که به شدت کم حرف و بی آزارم همچنان فک میکنم در موقعیت خاصش عمیق تیکه میندازم درحالی که متاسفانه اینجور نیس دیگه

پاسخ :

لذتش زودگذره، بعد تنهایی عمیقش میمونه. 
ام اسی خوشبخت
۰۴ تیر ۱۹:۳۷
خب پس این مردم چی دوست دارن, به من ایراد میگیرن خیلی آروم و مظلومی, خیلی آدم ها رو بیخودی مراعات میکنی, زیادی به آدمها روی خوش نشون میدی, چرا ناراحتتو ابراز نمیکنی, چرا پاچشونو نمیگیری؟! به شمام که اینجوری میگن, چیکار کنیم پس؟! نظرتون در مورد خودکشی دسته جمعی چیه؟! هان؟!

پاسخ :

فقط میخوان رو ادم عیب و ایراد بذارن. نظرم بیشتر روی کشتار جمعیه:دی
ام اسی خوشبخت
۰۶ تیر ۱۶:۰۸
لازم نیست این آدمها رو بکشیم, خودشون همدیگه رو میکشن با این عیب و ایراد گذاشتن :))

پاسخ :

اینجوری ممکنه ما هم بمیریم، به نظرم زودتر بکشیمشون:)))))) 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان