من و هم اتاقی جدید موقت

بعد از سه ساعت حرف زدن:

+چرا کل زندگیم رو برات تعریف کردم؟
من: نمیدونم!

مثل یه کتاب صوتی بود
و یه کلاف پیچ در پیچ
۱

تبریک

اقای علامت سوال تولدتون مبارک(((:

پ.ن
البته مشخص نیست زنده ان یا نه:دی
۱۱

کچلی یک سبک زندگی

از نظر پدر بنده موهای روی سر یه شخص ارتباط مستقیمی با میزان موفقیتش داره
حتی از نظر ایشون یه کچل حق زندگی نداره
اصلا کچل ها ادم حساب نمیشن مگه این که خلافش ثابت شه
حتی خیلی از موقعیتشون تعجب میکنه مثلا
این کچله چجوری مجری شده؟چی میخواد بگه اصلا؟بجای اینکه حرف بزنه بره موهاش رو درست کنه (اشاره به منصور ضابطیان)
یا
کی به این کچل رای داده؟کجای حرف های این کچل خنده دارن؟نگا چه قیافه ای برای خودش درست کرده(اشاره به علی مسعودی)

امشب من از شدت خنده اشکم دراومده بود و بابام به جای تلوزیون من رو نگاه میکرد و سر تکون میداد که به حرف های یه کچل میخندم!
۲

336

اخرای کتاب داره بین فیلم ایرانی متمایل به هندی و راز بقا نوسان میکنه!
این اخرا که میگم خودش 150 تا 200 صفحه اس :|

+
- چه خوب که هفته دیگه نیستی
+ من که نه اعتراض میکنم, نه نظر میدم, نه حرف میزنم. تو اتاقم یه گوشه ای افتادم کتاب میخونم...
- همینش بده

برید کنار عشقی نشید:|
۲

335

هرچقدر جنگ و صلح میخونم تموم نمیشه
اصلا عادت ندارم یک کتاب بیشتر از یک هفته دستم باشه
بخاطر این کتاب چشمم دو نمره ضعیف شده

:|
۰

تفلدم

من باز یه قضیه ای رو زیادی جدی گرفتم
نتیجه اش هم شد متن قبلی:/
شاعر میفرماد:
استرس داری اروم باش, بی خیال دنیا و قانون هاش
:دی

+

چند ماه پیش میخواستم یه تولد بزرگ بگیرم
بعد شد در حد 10 20 نفر
این هفته شد دو نفر که نفر دومش رو نمیدونستم کی باشه
امشب قراره سه نفری جشن بگیریم
چقدر من تنهام
آه ه ه
:دی
مامانم میگه از بچگی همینجور از خود راضی بودی
گفتم بزرگ میشی بهتر میشی, بدتر شدی :D

همیشه هم دوست داشتم کادو تولدم یه شعر یا کتاب باشه که فقط مخصوص من باشه
برای من نوشته شده باشه
و فقط من بفهمم منظورش چیه
ولی از اونجایی که اینا به تریپ من نمیخوره
همچین ادم هایی هم دور و برم نیست

:دی 

پ.ن 

من الان یک روزمه:دی

۲

بیست ساله شدم!

احتمالا شنیده باشین که میگن دختر مثل ریحانه
اما من میگم تره ام
تره با وجود اینکه ظاهر یک دست, صاف, ساده و نسبتا محکم و خشنی که داره, وقتی که خرد شه
میبینیم که داخلش چقدر پفکی و ترده
بقیه سبزی ها هم کم و بیش همینطورن ولی من این چیز ها رو تو تره بیشتر دیدم
علاوه بر این تره بو و مزه تندی هم داره
و اگر تره کار باشین حتما دیدین تره بعد از این که دوباره سبز میشه چقدر ضخیم تره
البته اگر از ریشه در نیومده باشه
اغلب همزادپنداری عجیبی با تره دارم!
ولی در حال حاضر جوجه ای هستم که تره میخوره
جوجه ای هستم که فقط لونه خودشون رو میشناسه
حتی ترجیح میده با لونه های اشنای دیگه هم کاری نداشته باشه
اگرچه قبلا خیلی باهم روابط جوجه ای داشتن
پرنده بزرگ همیشه میگه جوجه باید بره دنبال زندگیش
جوجه میگه اره میدونه. یه برنامه هایی داره
دروغه
جوجه اینقدر سردرگمه که تو لونه اش خودش رو حبس کرده
باید محبورش کنن که این حریم امن رو رها کنه
و اینقدر سعی در طبیعی بودن داره که اصلا به نظر نمیاد جوجه چیزی رو رها کرده باشه
جوجه اینقدر بی اعصاب, بی حوصله و گوشه گیره که این ها شدن جز شخصیتش
ولی یکی دوتا جوجه فکر میکنن این جوجه که قبلا اینطوری نبود شاید عاشقه
ولی جوجه میدونه اینا بخاطر جبر زمانه* اس!
ترکیبی که همه چیز رو براش توضیح میده
اروم ترش میکنه
شاید هم گولش میزنه
جوجه نمیخواد به این چیزا توجه کنه
ولی همیشه چیز های غیرقابل پیش بینی و پیش گیری هستن مه ازارش میدن
هیچ کس رو شبیه خودش پیدا نمیکنه
شاید اونا هم دارن سعی میکنن طبیعی به نظر برسن
جوجه نمیدونه قراره چه اتفاقی بیافته
علی رغم همه تلاش هاش نمیدونه قراره شاهین, کرکس یا مرغ باشه
جوجه بقیه رو هم میبینه
ولی تشخیص نمیده اونا چین
جوجه هرشب خواب پرواز میبینه
زمین رو زیر پاش گسترده
و اسمون رو در اغوشش میبینه
اما ترجیح میده جوجه بمونه اما هر پرنده ای نباشه
جوجه خسته اس
نمیخواد این وضع ادامه داشته باشه
ولی فرار چیزی رو حل نمیکنه زمان شاید کمکش کنه

چیزی به نام بحران بیست سالگی داریم؟؟؟

پ.ن
*determinism of time
تلفظش رو خیلی دوست دارم, خودش رو بیشتر

۵

332

لعنت به
قانون های عوضی
عوضی های قانون گذا...
نمیدونم با زندگی این همه ادم بازی کردن راحته!!!؟؟؟؟
۱

گاوچرون

با این طبیعت سخت میشه کنار اومد
ادم خیلی بی ثبات و نا پایدار و متزلزل میشه
لعنتی
۲

خخخخخ.....تف

هر چی به ذهنم میرسه سریع تف میکنم بیرون
خیلی استعاره خفنی شد, همه چیز رو میرسونه!
باید بیشتر تمرکز کنم

+
با خودم قرار گذاشتم موقع کتاب خوندن فیش برداری کنم
ششصد صفحه خوندم و چیزی توجهم رو جلب نکرده
فکر میکنم یه مشکلی دارم!
۳
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان